پر از ناگفته ها

نوشت های شخصی من

پر از ناگفته ها

نوشت های شخصی من

قدم رو-به جلو

زندگی ام جلو می رود لحظه به لحطه اتفقات قابل انتظار و غیر قابل انتظار،مثبت و منفی پشت سر هم می افتند.بیش از4سال از آخرین پستم میگذرد. و من عمیقا دلم برای روزهایی که می نوشتم تنگ شده.روزهایی که لذت میبردم از نوشتن،فیلم،سریال و کتاب و ...

تلخ ترین جای دنیا دقیقا همینجاست که هیاهوی زندگی تلخمان در یک کشور تلخ مارا به نقطه ای میرساند که لذت بی معنی میشود.خودمان را فراموش می کنیم.اصلا یادمان می رودی چه چیز هایی را دوست داشتیم و گاها تلخ تر از این داستان این است که همه ی این تکاپو ها نه برای پیشرفت است که برای بقاست.بقا،بقاو...

نمی دانم محکمه ای،عدلیه ای،دادگاهی یا هر کوفتی، روزی پیدا می شود که جوانان این کشور برای  سمفونی ناله ی این روزهایشان به آنجا شکایت ببرند.

نه،نیست

بعد از چند سال آمدم بنویسم،اما نمی دانم چه،اینقدر مشوش هستم و حرف هایم زیاد است که واقعا نمی دانم،نمی دانم...